وبسایت گاردین ورزشی به بررسی برترین تنیسورهای زن در تاریخ این ورزش پرداخته است که این مطلب جالب را در زیر میخوانیم.
روزها طولانی اند و شب ها گرم ولی متاسفانه، باید یک سال دیگر صبر کنیم تا بازی های تنیسورهای محبوبمان را در ویمبلدون تماشا کنیم. با در ذهن داشتن چنین موضوعاتی، به بررسی برترین بازیکنان زن در تاریخ بازی ها میپردازیم. در این گزارش، نویسندگان ما به بررسی استفی گراف، کریس اورت، سرنا یلیامز، مارتینا ناوراتیلووا و مونیکا سلس پرداخته اند.
استفی گراف
استفی گراف زیبا ترین بازی را در بین تمام تنیسورهای تاریخ انجام میداد. خصوصیات اصلی او این بود که حرکات پایش مثل بالرین ها بود، مثل یک غزال تیزپا بود، ضربات بک هند نرم و کات داری داشت و ضربات فورهندش، مثل یک بازوکا قوی بود. او در حقیقت یکی از خاص ترین ورزشکارها بود، هم بسیار تکنیکی بازی میکرد و هم بسیار قدرتی. بهترین بودن فقط این نیست که شما آمار و ارقام فوق العاده ای داشته باشید ( که البته از این جهت هم گراف در صدر جدول است). او در سطحی زیبا و دیدنی بازی میکرد که هیچکس پیش از او نتوانست به این سطح برسد و پس از او نیز چنین اتفاقی رخ نداد. او با راکت تنیس کارهایی باورنکردنی انجام میداد که حتی شبیهش در دوره مدرن این ورزش هنوز مشاهده نشده است.
بازی های دیدنی از گراف کم نیستند ولی بازی پایانی او، فینال اوپن فرانه مقابل هینگیس در سال 1999، دیداری از همه جهت فوق العاده بود. نابودکردن مونیکا سلس در ویمبلدون 1992، درست چند هفته بعد از اینکه در رولندگاروس مقابل او شکست خورده بود، همه ی هواداران دنیای تنیس را به وجد آورده بود. ولی برای شروع باید سراغ اولین پیروزی او در ویمبلدون برویم، در سال 1988 در مقابل مارتینا ناوراتیلووا.
او در مقابل ناوراتیلووا دو بار به میدان رفته بود و هر دو بازی شکست خورده بود و این اولین دیدار آنها در سالی بود که ناوراتیلووا، در آن فوق العاده عمل کرده بود. با اینکه گراف خیلی خوب کار کرده بود و نمایش درخشانی داشت، ناگهان در پایان ست، آن را به حریف واگذار کرد و در ست دوم هم تا نزدیکی شکست پیش رفت. از همانجا، ناگهان او به شکل دیگری بازی را ادامه داد و شاید بتوان آن بازی را بهترین عملکرد یک تنیسور زن در طول تاریخ دانست. از همه جای زمین، فورهندهایی برنده به سمت حریف میزد، توپ ها را به طرزی غیرممکن دریافت میکرد و از همه دیدنی تر اینکه بک هندهایی فوق العاده را به سمت حریف میزد و به راحتی امتیازاتش را کسب میکرد. او 12 فینال از 13 فینالی که در آنها شرکت کرد را با پیروزی پشت سر گذاشت. از همین رو در فهرست رکوردها بالاتر از ریحان میا قرار میگیرد.
مارتینا ناوراتیلووا
مارتینا ناوراتیلووا از لحاظ قدرت، تمرکز و حرفه ای گری در دوران حضورش در تنیس، یکی از بهترین ها بود. او از لحاظ سطح فیزیکی، بازی های زنان را به یک مرحله بالاتر برد و نشان داد که اهمیت حضور یک تیم که هر کدام نقشی برای آمادگی او داشتند، چقدر بالاست.
سبک بازی او، سروهای فوق العاده و والی های بی نظیرش که از هر جای زمین به سمت زمین حریف شلیک میشد، در یاد و خاطره تمام عاشقان تنیس باقی مانده و رقابت او با کرییس اورت، مثل آهنگی خاطره انگیز برای طرفداران تنیس در آن دوره است. محدوده ای که او میتوانست با ضربات والی اش حریف را دچار دردسر کند باورنکردنی بود و سبک بازی او ، بدون توجه به حریف و بدون توجه به زمینی که روی آن بازی میکرد، همواره درخشان و ثابت بود.
در دوران اوج، او شکست ناپذیر بود. در سال 1983، او 87 بازی انجام داد و فقط در یکی از آنها شکست خورد. حتی سرنا ویلیامز بزرگ هم مقابل ضربات او به مشکل میخورد. شجاع، تسخیر ناپذیر و سرسخت. او اصلا با رسانه ها رابطه خوبی نداشت و از همین رو رسانه ها نیز همیشه رفتار بدی با او داشتند. ناوراتیلووا در تمامی گرند اسلم ها موفق بود، هم در رقابت های انفرادی، هم دوبل و میکس دوبل در بین سال های 1975 تا 2003. اما در ویمبلدون بود که والی های فق العاده اش حریفان را مسحور میکرد. البته شاید در کسب جام در ویمبلدون خیلی موفق نبود ولی همواره احترام هواداران را با خود داشت.
سرنا ویلیامز
سرنا ویلیامز برای مدتی طولانی است که بر دنیای تنیس سلطه دارد. او 23 گرند اسلم برده که بالاترین آمار در بین بازیکنان حال و حاضر است، هم مردان و هم زنان. او 319 هفته است که در رده اول تنیسورهای زن قرار دارد. سرنا تعریف جدیدی از ورزشکاری را در بین تنیسورها به ثبت رساند و بازی را به یک سطح بالاتر برد. او کسی است که راه را برای بقیه باز میکند. حالا بازی تنیس نسبت به دوره ای که او و خواهرش وارد این رشته شدند به کلی عوض شده است. او از کمپتون کارش را آغاز کرد- جایی که شاید به هیچ وجه برای یک بازیکن تنیس خوشایند نباشد- و توانست بر نژادپرستی غلبه کند و یک صدای رسا در زمینه برابری جنسیتی مرد و زن در خارج از زمین باشد. او یک اسطوره واقعی است.
بیلی جین کینگ
بیلی جین کینگ شاید بزرگترین تاثیر را در دنیای تنیس بانوان در 50 سال اخیر داشته است. نه تنها با قهرمانی در 39 گرند اسلم- 12 قهرمانی انفرادی و 16 قهرمانی دوبل و 11 قهرمانی میکس دوبل- بلکه او یک شوالیه در زمینه عدالت اجتماعی و حق برابری زنان در ورزش است. او از جایگاهش به عنوان بهترین بازیکن جهان، مثل یک اهرم استفاده کرد تا ترکیب ریاست مجمع تنیس بانوان را در سال 1973 تغییر دهد و البته موفقیت هایش در زمین، با موفقیت هایش د خارج زمین تکمیل میشد. بدون روحیه و تلاش های استثنایی اش، شاید امروز هم هیچ برابری در تنیس وجود نداشت. مهم ترین بازی عمر او توسط 90 میلیون نفر تماشا شد، جایی که او بابی ریگز را شکست داد. هیچ دیداری در تنیس این تعداد تماشاگر نداشت.
کریس اورت
کریس اورت در 90 درصد بازی های انفرادی که در آن شرکت کرد پیروز شد که در بین تنیسورهای مرد و زن یک رکورد محسوب میشود. او در 56 گرند اسلم شرکت کرد و 52 بار به نیمه نهایی رسید و 18 قهرمانی به دست آورد. او روی خاک رس، قدرتمندترین بازیکن جهان بود و با هر دو دستش میتوانست بک هندهایی قدرتمند به سمت دروازه حریف بزند. او توپ ها را مثل یک تخته ثابت به سمت زمین حریف برمیگرداند و دائما حریفش را به این سو و آن سو میدواند. خیلی بعید بود که شما اشتباهی از اورت در طول بازی ببینید.
او در 16 سالگی در رقابت های اوپن آمریکا ناگهان انقلابی به پا کرد. رسانههای محلی بازی های او را با همان شور شوقی که بازی های محمد علی در بوکس را پوشش میدادند، گزارش میکردند. از همان اول میشد فهمید که کریس یک ستاره خواهد شد. او آرام بود و سطح بازی اش به شکلی بود که انگار سالها جلوتر از سن و سالش است. کاراکتر و شخصیت او نیز از همان ابتدا تاثیرگذار بود.
مونیکا سلس
مونیکا سلس با قدرتش انقلابی در تنیس بانوان ایجاد کرد. او در دوره نوجوانی اش، 8 گرند اسلم کسب کرد و قدرت روحی و ذهنی فوق العاده ای برای کسب پیروزی به رخ همه کشید. خیلی اما و اگرها در مورد سلس وجود دارد، اگر او در سال 1993 مورد حمله یکی از هواداران با چاقو قرار نمیگرفت، شاید تاریخ تنیس به شکلی دیگر رقم میخورد. او در هر بازی حریفان خود را به شدت دچار مشکل میکرد و حسابی آنها را عذاب میداد. مطمئنا بازیکنان دیگری هستند که جوایز بیشتری نسبت به او کسب کردند ولی سلس همواره از بهترین ها خواهد بود.
جاستین هنین
جاستین هنین یکی از بهترین و کمتر دیده شده ترین بازیکنان تاریخ تنیس بود. او 7 گرند اسلم برد و همینطور مدال طلای المپیک را در دوره ای کسب کرد که رقابت ها بسیار نزدیک بود. او سبکی خاص و منحصر به فرد داشت و از همه جای زمین به خوبی استفاده میکرد. هر چند جثه کوچکی داشت ولی یک جنگنده واقعی بود. همچنین بکهندهایش هم عالی بود.
دوران تنیس برای هنین با رقابت های اوپن فرانسه گره خورده است، جایی که او جادویی بود. او همچنین کیفیتهای جنگندگی را با پیروزی مقابل جنیفر کاپریاتی در نیمه نهایی اوپن آمریکا به رخ کشید، جایی که او نه تنها در این بازی پیروز شد بلکه قهرمان رقابت ها شد.همچنین پیروزی او در نیمه نهایی رقابت های المپیک در سال 2004 هم فوق العاده بود، همینطور تقابل هایش با سرنا ویلیامز، کیم کلیسترز و نیکولا ویگرز.
اوون گوولاگونگ کاولی
اوونه گولاگونگ کاولی نه تنها یک تنیسور فوق العاده بود بلکه یک بازیکن رنگین پوست بود که از استرالیا آمده بود و حتی با این وجود، تمامی رقبای سفیدپوستش را شکست میداد. جدا از موضوع نژادی، تماشای او در قاب های تلویزیون دهه 70 بسیار جذاب و دیدنی بود. اینکه یک زن با تمام وجود در زمین میدوید و حرفه ای ها و بازیکنان بزرگ را شکست میداد، استثنایی بود.
قهرمانی او در ویمبلدون 1971 مطمئنا تاثیر بسیاری روی بچه ها و نوجوانان آن دوره داشت. به خاطر دارم که بازیهای او را در تلویزیون های سیاه سفید آن دوره با مادر و خواهرم تماشا میکردیم. او نه سال بعد هم توانست ویمبلدون را ببرد. فوق العاده بود به خصوص از این جهت که او اولین دخترش را هم در همان سال به دنیا آورد. او خوشحال و شاد بود و نمیشد او را دوست نداشت. او یک سفیر فوق العاده در این بازی برای کشرش بود.