ما در این مقاله قصد داریم در ارتباط با روانشناسی تنیس بیشتر صحبت کنیم. این مقاله به شما کمک می کند تا در زمان قرار گیری در شرایط بحرانی در مسابقات، به خود غلبه نموده و تلاش کنید تا احساسات خود را به دور از فرزندان ورزشکارتان قرار داده و از آشوب ذهنی کودکان تنیس باز خود بکاهید.
حتما متوجه هستید که کودکان به طور باور نکردنی ساده و رویایی هستند. آنها اگر تنها یک توپ را در مسابقه از دست دهند، بعدا به خود سرکوفت زده و به شما می گویند شرایط به طوری است که همیشه توپ های راحت را از دست می دهند.
به یاد دارم که در حال تماشای بازی و مسابقه یک ورزشکار دختر 12 ساله بودم که پس از پایان بازی اعلام کرد که از بازی خود بسیار نا امید بوده است. من فکر نمی کنم بازی خیلی بدی داشت با این حال سعی می کرد همه را متقاعد کند که 8 الی 9 خطای سنگین انجام داده است. بعد از اینکه پدر این کودک بازی ضبط شده او را نشان داد به طور قابل باور نکردنی مشاهده کرد که تنها دو خطا انجام داده است.
در بسیاری ازمواقع اتفاقاتی همچون مثال بالا روی می دهد که ناشی از بزرگ نمودن نا به جای احساسات و تبدیل آن به مشکل بزرگ و باعث به وجود آمدن آشوب ذهنی کودکان تنیس باز می شود.
بنابراین پیشنهاد می شود تا والدین و مربیان تنیس در مواجه با چنین کودکانی، دو نوع بازی و تمرین داشته باشند. یکی از این بازی ها، بازی غیر واقع گرایانه و دیگری بازی واقع گرایانه می باشد که در مورد هر کدام توضیحی خواهیم داد.
بازی غیر واقع گرایانه:
اجازه دهید کودک ورزشکار شما با افرادی وارد بازی و تمرین شود که نسبت به وی ضعیف تر عمل کرده تا بتوانند آنها را شکست دهند. همچنین سعی کنید او را وارد مسابقات با درجه کیفی و رتبه پایین تر نمایید تا شانس برنده شدن در این مسابقات را داشته باشند.
Andre Agassi مثالی از فردی است که مجبور به شرکت در مسابقات چالشی شد تا بتواند دوباره اعتماد به نفس خود را به دست آورد. هیچ چیز در نوع ضربه زدن و تکنیک های او و یا دانش وی نسبت به استراتژی بازی تنیس عوض نشد، و به اندازه کافی قوی بود تا بتواند سه ست بازی را انجام دهد، ولی او نیاز داشت تا تایید شود که فردی برنده است، هرچند که در نهایت آن بازی را نیز برد.
آنچه که در نهایت ذهن به یاد میسپارد برنده شدن است نه مسیر و شرایطی که طی شده تا فرد برنده شود. همان طور که یک ذهنیت خیالی می تواند اعتماد به نفس را از بین ببرد، می تواند یک اعتماد به نفس کاذب نیز از طریق برد غیر واقعی برای فرد به دست آورد. این امر باعث می شود تا از آشوب ذهنی کودکان تنیس باز شما کاسته شود.
سعی کنید فرزند خود را مدام تشویق نموده و در مواقعی که برنده بازی می شود یک تشویق کننده خوب باشید، نه تنها یک نصیحت گر آن در فقط در زمان شکست او! همچنین اگر زمانی با روحیه نا مساعد فرزندتان در قبال شکست خوردن او در مسابقه، روبه رو شدید سعی نکنید او را نصیحت یا اشتباهات او را اصلاح نمایید. اجازه دهید زمان بگذرد و زمانی که روحیه خود را دوباره به دست آورد و عمل خوبی در بازی از خود نشان داد یاداور بازی خوب او شوید و او را تشویق کنید و شک نکنید که این امر روی بهبود حال او و بیشتر شدن انرژی اش و کاهش آشوب ذهنی کودکان تنیس باز تاثیر بسزایی خواهد گذاشت.
بازی واقع گرایانه:
نوجوانان رده سنی بین 14 تا 16 سال اغلب دارای ذهن خیالی هستند که مدام با خود فکر می کنند و در صورت بروز اشتباهی کوچک در زمین فکر می کنند که تمامی فرصت های داخل بازی را از دست داده اند در حالی که ممکن است در واقعیت دو فرصت از دست داده و به طور مثال پنج عملکرد خوب داشته باشند.
با بررسی عملکرد بازیکنان خوب و نامی می توان این قضیه را ثابت کرد که صرفا از دست دادن چندین فرصت به معنای باخت کامل نیست. بازیکنانی وجود دارند که در طول سال بسیاری از بازی ها را از دست داده و شکست خورده اند در حالی که هنوز بین 20 بازیکن برتر جهان هستند. افرادی که چندین ست در بازی را شکست خورده ولی در نهایت بازی نهایی را برده اند. کسانی که توپ های زیادی را در طول بازی از دست دادند ولی برنده بازی بودند. برای اثبات این امر بهتر است از گفتگو با کودکان ورزشکار خود بپرهیزید و تنها چندین بازی و روایات واقعی پیرامون را با فیلم و مستندات واقعی به آنها نشان دهید. از آشوب ذهنی کودکان تنیس باز در اثر مواجه و دیدن چنین تصاویری به یقین کاسته خواهد شد.
از آنجا که در نهایت شما مجبورید تا کودکان را با واقعیت رو به رو سازید، باید به آنها راه درست را نشان دهید. این امر به معنای پذیرفتن واقعیت و مبارزه نکردن با نشدنی ها می باشد. پذیرفتن به این معناست که قبول کنید که خواسته و آرزوی شما ممکن است به این زودی برآورده نشود ولی در عین حال باید تلاش کنید تا بهترین ها اتفاق بیفتد.
بنابراین بهتر است از زیاد فکر کردن پرهیز کرده و تمرکز خود را روی بازی متمرکز کنید. یک بازیکن نیاز دارد تا برای عملکرد بهتر وارد محدوده عمل شود. محدوده ای که نه به فکر نیاز دارد نه به مهارت های ذهنی. این محدودی حرکتی جایی است که شما روی افکارتان تمرکز نمی کنید، روی محیط اطرافتان کنترلی ندارید، برای نفس کشیدن و استراحت کردن زمان تعیین نمی کنید و فقط و فقط به بازی می پردازید. در این محدوده کافی است فقط بازی کنید و تاکتیک ها و الگوهای مربوطه در بازی تنیس را به درستی انجام دهید.
علاوه بر موارد بالا نیاز دانستم تا تجربیات واقعی خودم را با شما به اشتراک بگذارم.
از زمانی که به عنوان مربی روانشناختی روی ورزشکاران تنیس مشغول به فعالیت بوده ام، با والدین زیادی که ادعا می کردند فرزندشان نیاز به کمک ذهنی و روحی در بازی تنیس دارد ارتباط داشتم. و کاملا موافقم که ورزشکاران برای داشتن روحیه ذهنی کافی و قوی نیاز به راهنمایی و کمک دارند. ولی مشکل از آنجا شروع شد که بسیاری از والدین متوجه نبودند که رفتار آنها باعث به وجود آمدن ضعف در روحیه و ذهن کودکان و به وجود آمدن آشوب ذهنی کودکان تنیس باز آنها شده است.
جالب آنجا بود که این والدین بودند که نیاز به کمک داشتند تا بتوانند ذهن خود را آماده سازند. آنها نیاز داشتند تا اعتماد به نفسشان بالا رود، تا بتوانند به فرزندانشان اعتماد کنند، و بتوانند احساساتشان را کنترل کنند، مثبت فکر کنند و با واقعیت رو به رو شوند، حتی در مواقعی که ممکن است واقعیت با علاقه و میل آنها مطابقت نداشته باشد.
کودکان و نوجوانان در سنین پایین بسیار تحت تاثیر عواطف و رفتارهای والدین خود قرار می گیرند و این تاثیر پذیری بسیار پر رنگ تر از تاثیر پذیری از گفته ها و نصیحت های والدین شان می باشد. به ویژه اگر زمانی تشخیص دهند که بین گفتارها و رفتارهای والدینشان تضادی وجود دارد.
پس سعی کنید به جای اصلاح فرزندتان، احسا خود را بشناسید، واقعیت ها را قبول کنید و فرزندانتان را همان گونه که هستند دوست بدارید. مطمئن باشید که آنها بدین طریق رشد کرده و ناخوداگاه بهبود می یابند.
با من بخوانید:
بعد از چند ماه از پدر و مادری نامه ای دریافت کردم که دوست دارم آن را با شما به اشتراک بگذارم:
توماس عزیز،
من پاسخ ایمیل شما را در تاریخ 1 جون خواندم و این نامه به شدت ذهن من را مشغول کرد.
باید اعتراف کنم که حرف های شما کاملا درست بود. بدون اینکه درک کرده باشم، من مشکل اساسی پسرم بودم. من فشارهای زیادی را روی او اعمال کردم تا عملکرد بهتری از خود نشان دهد و این فشار بیش از حد باعث شده بود تا او از بازی تنیس لذت نبرد. این امر به نوبه خود باعث شد تا به مرور زمان عملکرد ضعیف و ضعیف تری از خود نشان داد و هر روز با آشوب ذهنی بیشتری برخورد می کرد.
از زمانی که پاسخ ایمیل من را دادید، روش های مختلفی را امتحان کردم، که بعضی از آنها بسیار موثر و بعضی گاها مخرب بود. ولی به جرات می توانم ادعا کنم به عنوان یک والد شکست خورده و تجربه دار در این زمینه، در حال حاضر بسیار هوشمند تر و عاقلانه تر برخورد می کنم و دوست دارم در اینجا برخی از دانش و تجربیات خود را که در این مدت به دست آوردم با شما در میان بگذارم.
عواملی که در این مدت به هر دو ما کمک کرده بود:
1- از نصیحت کردن و آموزش دادن مداوم دست کشیدیم. به ویژه زمانی که در ماشین و به سمت برگزاری مسابقات در حرکت بودیم.
2- از صحبت مداوم راجع به تنیس پرهیز کردیم. من به طور دائم به خود یادآور می شدم که او فقط 9 سال سن دارد و باید از بازی تنیس لذت ببرد.
3- در طول مسابقات، تا آنجا که امکان داشت از زمین فاصله می گرفتم و گوشه ای می نشستم. به طوری که انقدر نزدیک بودم که با وجود من احساس امنیت می کرد و در عین حال انقدر دور که در طول بازی نتواند چهره من را ببیند و تحت تاثیر رفتار و عواطف من قرار گیرد. این امر به شدت روی کاهش آشوب ذهنی کودکان تنیس باز شما تاثیر خواهد داشت.
4- با صحبت کردن با او دریافتم که او بازی را صرفا به خاطر علاقه خود انجام نمی دهد و بیشتر در تلاش است تا من را تحت تاثیر قرار دهد. همان طور که گفتید وقتی در طول مسابقه شرایط به نحوی بود که توپی را از دست می داد یا شکست می خورد مدام سعی می کرد خود را متقاعد سازد که بازی خوبی ندارد. در حالی که من بعد از ماه ها صحبت کردن با او توانستم او را متقاعد کنم که نیاز نیست کاری کند تا چیزی را به من اثبات کند.
اما در نهایت آنچه که واقعا انجام شد و بسیار مفید بود این بود که من از تحت فشار قرار دادن او دست برداشتم. نتیجه تمام اتفاقات بالا علاقه مند شدن دوباره پسرم به بازی تنیس بود. او دوست داشت در مسابقات مختلف شرکت کند و به طور کلی از بازی لذت می برد. لازم است بیان کنم که این امر باعث شد تا او به طور چشمگیری رشد کرده و در همه مسابقات خود برنده شود.
همچنین وقتی در بازی شکست می خورد اطمینان داشت که این شکست حاصل از یک مسابقه و بازی خوب او روی داده است و مثل گذشته با گریه . نا امیدی از زمین خارج نمی شد.
در طی این چند ماه متوجه شدم این یک مسیر و منحنی دردناک یادگیری می باشد. که تمامی والدین باید آن را تجربه و در نهایت به آن عمل کنند و فرقی نمیکند در چه رده سنی باشیم، بلکه والدین نیز باید در هر زمانی در حال یادگیری باشند تا بتوانند در شرایط مختلف رفتارهای درستی از خود بروز دهند و یقین داشته باشند که عملکرد آنها می تواند روی آشوب ذهنی کودکان تنیس باز شان تاثیر گذاشته و عملکردشان را تضعیف نماید.
در هر صورت من خواستم از شما به خاطر راهنمایی های انجام شده تشکر کنم و اطلاع دهم که نتایج خوبی برای ما داشته است.