راد لیور سه گانۀ گرند اسلم را در مسابقات آزاد آمریکا 1969 پیروز شد

شب عید سال 1969 در مسابقات آزاد آمریکا به هیچ وجه نمی شد از چهرۀ راد لیور متوجه شد که آیا او استرس دارد یا نه.

این بازیکن استرالیایی در حال به منهتن به منزل پارلتون هستون رسید که همسر پا به ماهش، مری، در منزل شخصیشان در نیوپورت بود. در این دوره از مسابقات آمریکا او عناوین قهرمانی زیاد را کسب کرد.

لیور در دومین گرند اسلم بر اساس تقویم سالیانه، در شرایط روحی و فیزیکی بسیار خوبی بود. اصلاً افکار منفی به ذهن این بازیکن 31 ساله راه نیافتند. تنها تاریخ تولد اولین بچه اش که هنگامی که او در بریسبین در مسابقات بود از طریق تلفن توسط همسرش به اطلاعش رسید، کمی نگرانش کرد. به دنیا آمدن فرزندش با تاریخ فینال آزاد آمریکا، 6 سپتامبر یکی شده بود.

در مصاحبۀ اختصاصی با ATPTour.com وی خاطر نشان کرد: «خیلی عجیب بود اما من به هیچ وجه نا امید نشدم. فقط به بازی کردن ادامه دادم. ار از بازی لذت میبرم پس چرا از بازی کردن دست بکشم؟ بعد از پیروزی در ویمبلدن راهی آمریکا شدم، تلاش میکردم که شرایط ایده آلم را حفظ کنم. بعد از اتمام ویمبلدن مری به کالیفرنیا برگشت و من بدون نگاه کردن به پشت سرم به مسیر ادامه دادم. هم من و هم مری هردو خوشحال بودیم، او به من گفت که به مسیرم ادامه دهم. دخترمان آنا و بقه در کنار مری بودند و من راهی مسابقات شدم. فکر کردن به مری واقعاً نگرانی های من برای کامل کردن گرند اسلم را کاهش داد.»

راد لیور به همراه دوست صمیمی اش جان مکدونالد، بازیکن سابق دیویس کاپ نیوزلند، در آپارتمان هستون که او را از اواخر 1950 میشناختن سکونت گزیدند.

لیور و همسرش

لیور می گوید: «ما باهم مسابقه دادیم و او تعدادی از بازیکنان را به منزلش در بورلی هیلز دعوت کرد. او تنیس را بسیار دوست داشت. و از اینکه عضوی از دنیای تنیس باشد او را خرسند می کرد و سطح بازیش هم بسیار خوب بود. ما از ملاقات با او بسیار لذت میبردیم.

وقتی چاک گفت که – چرا به جای من به آپارتمان تئودور سیتی نمیروی؟ من آن را اجاره داده ام و قیمتش هم بسیار مناسب است، مهمان من باش – بسیار خوشحال شدم. مک دونالد هم او را از مسابقات ویمبلدن میشناخت پس به عنوان دوست، راننده و شریک من آمد. جان تقریباً مربی من بود. او تمام اشتباهات من را تشخیص می داد و سریعاً راه حلی برایشان پیشنهاد می داد مانند طرز ایستادن و یا زدن توپ در سرویس. راهنمایی های او باعث شدند تا من عادات بدم را ترک کنم.»

بعد از خواندن تمام اخبار ربوط به گرند اسلم او در سال 1962 او علیه رسانه ها شد و مقدار خواندن روزنامه را کاهش داد. راد لیور می گوید: «من نمیدانستم که مردم در روزنامه ها چه در مورد من می گویند. من با باد کالینز از سی بی اس اسپورت مصاحبه کردم و او گرند اسلم را پیش کشید اما اجازه ندادم که تمرکزم را بهم بزنند. تعداد خبرنگار ها بسیار کم بود، آن دوران مثل این روزها خبرنگارها برای پیدا کردن خبر سفر نمی کردند پس زیاد جای نگرانی نبود.»

در سه دور اول او با مشکلی رو به رو نشد و در زمین چمن غربی باشگاه تنیس که بسیار بی کیفیت تر از ویمبلدن بود در مقابل لویس گارسیا (6-2، 6-4، 6-2)، در مقابل جیمی پینتو براو (6-4، 7-5، 6-2) و جیمی فیلول (8-6، 6-1، 6-2) پیروز شد. « اصلاً نمیشد زمین فارست هیلز را با ویمبلدن مقایسه کرد. زمین مرکزی اصلاً مسطح نبود و تنها زمینی بود که پوشش چمنی کاملی داشت. سطح زمین بسیار بالا پایین بود و رسیدی های لازم را انجام نداده بودند.»

دومین دورۀ مسابقات آزاد از Open Era ایالات متحده با نشانه ‌ای بزرگ “بیا به شهر مارلبورو” بر روی اسکوبرد 167،000 دلاری، بسیار تجاری تر از سال 1968 بود. تابلوهای IBM در اطراف زمین، Spalding روی جلد و پشت پیراهن پسربچه های توپ جمع کن، و آرم های Pepsi روی کولرهای نوشیدنی در پشت صندلی ها. در زمین ، دنیس رالستون ، که توپ را بسیار پایین نزدیک تور نگه داشت و ضربات خوبی هم داشت، اولین بازیکنی بود که عرق لیور را درآورد. لیور در مسیر تاج ویمبلدون 1968 رالستون را در پنج ست مغلوب کرد، اما بازیکن عضو جامعۀ فارست هیلز این بار نبرد ذهنی را آغاز کرد.

«اگر درست زمانبندی نمیکردم، بعد از تغییر نتیجه سکوت میکردم. اما اگر همزمان با او وارد زمین می شدم، حمایتی را احساس می كردم که جمعیت به او می دادند. این حس ذهنی بود. من همراه او بیرون میرفتم، مگر اینکه او مانند گلوله با سرعت وارد زمین میشد و من خیلی آهسته بودم. در آن سالها، هیچ صندلی در زمین وجود نداشت [صندلی های حیاط در 1975 ویمبلدون به مرحلۀ اجرا رسید].

لیور در حال بازی

در دو ست که یک ست باقی مانده بود، با استفاده از قوانین قدیمی، لیور و رالستون پس از پایان ست سوم 10 دقیقه استراحت کردند. لیور می گوید: «ما هر دو به داخل اتاق رختکن رفتیم و روی امرسون و فرد استول وارد شدند و در كنار من نشسته و به من گفتند كه توپ را بالاتر بندازم، بنابراین اولین سرویسم را از دست نخواهم داد. آنها به من راهنمایی های خوبی کردند، چون بازی را تماشا می کردند و می دانستند که چه اتفاقی می افتد.»

لیور، که در نهایت با نتیجۀ 6-4، 4-6، 4-6، 6-2، 6-3 به پیروزی رسید، در ششمین بازی از ست پنجم وقتی که رالستون یک والی را از دست داد، اعتراف کرد: « دنیس همیشه برای من حریف سختی بود، او به خوبی سرویس می زد و خوب در زمین حرکت می کرد. شاید گاهی اوقات من خوب تمرکز نمی کردم، اما اگر بهترین تنیس خود را بازی نکنید، دچار مشکل خواهید شد.»

از آن لحظه به بعد، باشگاه تنیس وست ساید به استخر تبدیل شد. چمن علفی در حال حاضر جویده شد و برگزار کنندگان مسابقات انتظار داشتند 100،000 دلار از 500000 دلار را از دست بدهند. باران دو سری کامل همه چیز شست، شش و نیم اینچ باران در 24 ساعت جمع شد – که به اندازۀ ارتفاع 25 سال بارندگی بود- و سردرد بزرگی به مدیر مسابقات، اوون ویلیامز داد. در طول دو ساعت و نیم روز، قبل از یک چهارم نهایی، لیور و مک دونالد برای تمرین در خانه به انگلود در نیوجرسی رفتند تا در سالن تمرین کنند و از سالن بدنسازی باشگاه ورزشی نیویورک بازدید کنند، اما لیور خیلی دوید و عضلات ساق پایش زخم شد.

«وقتی استراحت داشته باشید، همیشه آماده شدن برای مسابقات سخت است. این اتفاق برای من افتاد، اما من با تمرین از پسش بر آمدم. با تمرین و ورزش زیاد که مناسب تنها پنج ست بود.»

لیور نیاز داشت تا در مرحله یک چهارم نهایی، هر آنچه را که در چنته داشت برابر روی امرسون استرالیایی رو کند، که او را سه بار در مسیر اولین گرند اسلم سال 1962 شکست داده بود. «او احتمالاً بهترین دوست من است. ما هر دو برای پیروزی در مسابقه می جنگیم و او مسابقه را به من نمی دهد، زیرا او می خواهد برندۀ این مسابقات شود.»

امرسون بعد از یک ست مجبور به استراحت شد، اما به دلیل شکست انگشت هنگام زدن سرویس، ناخواسته یک حفره پشت خط پایانی زمین ایجاد کرد و این بعداً بر بازی او تأثیر گذاشت. با دقت خاص به سرویس و ضربه زدن به توپ، لیور به بازی خودش برگشت. «او خوب کار را شروع کرد و بازی خوبی انجام داد، اما با گذشت زمان، من خیلی بهتر ظاهر شدم. احساس می کردم باید به روشی که بازی می کردم دوباره بازی کنم و همه چیز خوب خواهد بود. تلاش برای تغییر بازی خوب نیست، زیرا برنده نمی شوید.»

«من می خواستم به نحوی بازی کنم که در سال های گذشته بازی کردم. من روش بازی خود را تغییر ندادم، زیرا من فکر می کردم می توانم دوباره به بازی برگردم. اگر ببازم پس باختم. قرار نیست در هر تورنمنتی برنده شویم. بازی خود را انجام دهید، و اگر باختید، بازنده خواهید شد.»

قهرمانی لیور در گرند اسلم

پیش از نیمه نهایی شنبه، بارندگی بسیار شدید بود و ابتدا بازی لیور مقابل آرتور اشه را به تاخیر انداخت و بعد از آن 11000 تماشاگر را برای تماشای این مسابقه کنار هم قرار گرفتند. پوشش های برزنتی و استفاده از هلیکوپتر در حال حرکت به عنوان وسیله ای برای خشک کردن سریع، کمکی به مسائل نمی کند و نتوانستند زمین را به خوبی مناسب بازی کنند. لیور با بیان شرایط دشوار زمین می گوید: «من عادت داشتم روی چمن بازی کنم. زمین های استرالیا نیز در آن سطح نبودند و تکه های لخت بسیاری وجود داشت که سرعت های مختلفی را ایجاد می کرد. اگر برای من بازی در آن زمین سخت بود، حریف من هم در همان موقعیت قرار داشت و او قادر نبود بازی مورد نظر خود را انجام دهد. باید بر این اساس بازی می کنیم. باید عادت داشته باشیم که بازی کنیم و ضربه ها خوب نباشند، به همین دلیل من به بازی کردن ادامه دادم.»

بازیکن اهل استرالیا با زدن ضربۀ برنده در پاسخ به سرویس و ضربۀ قوس دار چرخشی، متوجه نتایج 8-6 ، 6-3 ، 12-12 شد زیرا نور آزار دهنده متوقف شده بود. آرتور اش که در راه رسیدن به نیمه نهایی مانوئل سانتانا و کن روزوآل را شکست داده بود، برای ست اول نتیجۀ 5-4 و در ست سوم نیز امتیاز 9-8 را به دست آورد، و لیور نتیجۀ 30/40 را کسب کرد. روز بعد، به دلیل شدت باران، فینال 24 ساعت به تعویق افتاد.

حتی پس از آن، لیور و تونی روش برای شروع بازی، باید یک ساعت و 35 دقیقه دیگر صبر می کردند، زیرا یک هلیکوپتر دیگر در تلاش بود تا زمین را خشک کند، اما فقط آب را به لبه های زمین هل داد. لیور می گوید: «من از هلیکوپتر اطلاع داشتم. تنها مشکل این بود که آب بیشتری را به ارمغان آورد.» روشه بعد از شکست جان نیوکامب با نتایج 3-6 ، 6-4 ، 4-6 ، 6-3 ، 8-6 به نیمه نهایی راه یافته بود پس از تاخیر به وجود آمده بسیار استقبال کرد.

لیور نسبت به روشه محطاط بود چرا که در سال 1969 در هشت مسابقه خود 5 مسابقه را پیروز شده بود اما در آغاز سال گرند اسلم خود در آزاد استرالیا خیلی بهتر ظاهر شد، وقتی که یک ست از نیمه نهایی آنها 24-22 بود. اندیشۀ قهرمان لیور، لیو هواد، که در مسابقات قهرمانی سال 1956 سه قهرمانی اول را به دست آورد و فقط در فینال مسابقات قهرمانی ایالات متحده در برابر روسوال شکست خورد، او را مضطرب نکرد. «من ترسی از باختن نداشتم، اما می دانستم که مسابقه خیلی سختی خواهد بود، بنابراین باید تمام توانم را به کار میگرفتم.»

جوانی راد لیور

لیور برای اولین ست 5-3 سرویس ها را زد، اما خیلی زود از مایک گیبسون ، داور ویمبلدون (1962-1975) و US Open (1969-70) خواست اگر ممکن است کفش های تنیس را عوض کند. «من از داور ، مایك گیبسون پرسیدم، نمی توانم روی چمن بایستم، اجازه دارم کفش هایم را عوض کنم؟ و او موافقت کرد. روشه با کفش تنیس راحت تر بود پس آن ها را عوض نکرد. در گذشته لیور در مسابقات دیویس کاپ و استرالیا هم بدون کفش تنیس بازی کرده بود.

«سر انجام آن ست را باختم، اما به دلیل کفش ها احساس راحتی بیشتری می کردم. زمین نرم بود.» او در ست دوم هم 30 / 40 از روشه عقب بود اما سرانجام توانست از او پیشی بگیرد. دیگر هیچ چیز حتی بارشی که منجر به تأخیر نیم ساعته در ست سوم شئ نتوانست جلودار لیور باشد، او با پیروزی 9-7، 1-6، 2-6، 2-6 دومین گرند اسلم خود را کامل کرد.

بعد از پیروزی در مسابقات فارست هیلز سال 1962، دان بوژ اولین قهرمان گرند اسلم سال 1938 به راد لیور تبریک گفت. با وجود چک 16000 دلاری در جیب لیور او مجبور شد تا از یک روزنامه فروش سکه قرض کند و به مری در کالیفرنیا زنگ بزند. « خیلی خوشحال بودم تا خبر پیروزی ام را به او بدهم. زمان زایمان او فرا نرسیده بود. در ابتدای سال مری به من زنگ زد و گفت که باردار است و روز زایمان هم 9 سپتامبر خواهد بود یعنی روز فینال مسابقات آمریکا. خوشبختانه او سه هفته دیرتر زایمان کرد و پسرمان ریکی 27 سپتامبر به دنیا آمد.»

این پیروزی برای او بسیار ارزشمند بود و در مصاحبه اش گفت که قصد کنار گذاشتن ورزش را ندارد اما تصمیم گرفته است که بیشتر برای خانواده اش وقت بگذارد. قهرمانی 1969 آمریکا یازدهمین و آخرین قهرمانی بزرگ و مهم او بود. «در 31 سالگی آسیب جدی داشتم، میتوانستم بازی کنم اما بعد از آن باید مدت ها درد می کشیدم و دارو استفاده می کردم. و احساس کردم که دیگر زمان آن رسیده است که وقت بیشتری با مری و فرزندانمان سپری کنم.

اکنون راد لیور 81 ساله بسیار لذت میبرد که تا 1933 کسی نتوانسته گرند اسلم را کامل کند. از آن پس پنج نفر سگانۀ گرند اسلم را کامل کرده اند – جیمی کانرز در 1974، مت ویلندر 1988، راجر فدرر 2004، 2006 و 2007، رافائل نادال 2010، و نواک جکوویچ 2011 و 2015.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *