تاریخچه تکامل راکت تنیس

از نظر بسیاری از کارشناسان، راهبان فرانسوی در قرن ۱۱ و ۱۲ میلادی جزو اولین کسانی بودند که تنیس بازی می‌کردند و با این حساب اولین «راکت تنیس» از گوشت انسان ساخته شده بود.
نترسید! منظور ما از راکتی از گوشت انسان، یک شکنجه قرون وسطایی نیست بلکه این شکل از تنیس بازی کردن را می‌توانید با ورزشی مثل هندبال مقایسه کنید. در آن زمان، افراد با دست خود به توپ ضربه می‌زدند و البته توری هم وجود نداشت بلکه آنها توپ را که جنسی شبیه به میوه‌های درخت نخل داشت، به دیوار می‌زدند و در برگشت با دست خود به آن ضربه می‌زدند. البته مدتی بعد دیوار جای خود را به یک تور ابتدایی داد. افراد در آن زمان به این نتیجه رسیدند که زدن ضربه به توپ با دستان خالی کمی ناراحت‌کننده است، بنابراین از دستکش استفاده کردند. حتی برخی از بازیکنان سعی کردند بین انگشتان خود و دستکش یک نوع تار و پود تعبیه کنند که سطح مقطع دستشان را افزایش دهند. اما این روند تکامل پیدا کرد و افراد از وسیله‌ای پارویی‌شکل از جنس چوب سخت استفاده کردند.
تا قرن چهاردهم، بازیکنان از وسیله‌ای استفاده کردند که امروز می‌توانیم آنرا «راکت» بنامیم. اولین راکت‌ها از رشته‌هایی با جنس روده گوسفند تشکیل شده بود که در یک قالب چوبی ساده محصور شده بودند. اختراع این نوع راکت برای اولین بار به ایتالیایی‌ها نسبت داده شده است. تا سال ۱۵۰۰، استفاده از راکت‌ها به شکل فراگیری شایع شده بود. راکت‌های ابتدایی دسته بلندی داشتند و سر آنها کوچک و شکلی شبیه به اشک داشت. اگر بخواهیم دقیقتر شکل آنرا توضیح دهیم می‌توانید راکت‌های اسکواش را در نظر بگیرید. ورزش تنیس در آن عصر نیز ساختاری شبیه به اسکواش داشت به این شکل که معمولا در مکان‌های مسقف‌ بازی می‌شد. تنها تفاوتی که تنیس در آن زمان با اسکواش داشت این بود که بر خلاف ضربه‌زدن به دیوار، این کار بر روی یک تور ساده انجام می‌شد.

 راکت‌های چوبی «مدرن»

در سال ۱۸۷۴، سرگرد والتر سی وینگفیلد اختراع خود با عنوان تجهیزات و قوانین تنیس روی چمن غیرمسقف را در لندن به ثبت رساند و امروزه از آن به عنوان اولین شکل از ساختار تنیس مدرن یاد می‌شود. در عرض یک سال، تجهیزات ساخته‌شده توسط وینگفیلد در کشورهایی چون روسیه، هند، کانادا و چین مورد استفاده قرار گرفت. اندازه سر راکت تا حد قابل توجهی بزرگ شده بود و راکت‌های دهه ۷۰ میلادی شباهت بسیار زیادی به آن داشتند اما ساختار کلی سر راکت هنوز شبیه به زیتون نبود بلکه کمی عریض‌تر شده بود و قسمت فوقانی آن نیز صاف بود.
راکت‌های چوبی از زمان اختراعشان در سال ۱۸۷۴ تا صد سال بعد، یعنی اوایل دهه ۷۰ میلادی تغییر آنچنانی نداشتند. در این ۱۰۰ سال، اصلاحات خوبی بر روی راکت‌ها صورت گرفته بود. در ساختار این راکت‌ها از فناوری لمینت‌کردن (پوشاندن سطح راکت با یک ماده چسبی) استفاده شده بود و جنس زه‌ها نیز بهبود پیدا کرده بودند. اما وزن این راکت‌ها هنوز هم سنگین بود (۳۰۰ الی ۴۰۰ گرم) و سطح مقطع سر راکت نیز کوچک بود (حدود ۶۵ اینچ مربع). در مقایسه با راکت‌های کنونی، حتی بهترین راکت چوبی هم سنگین و دارای قدرت پایین بود.

 

تنیس‌هایی با سر فلزی سبک

راکت‌هایی با سر فلزی از اوایل سال ۱۸۸۹ وجود داشتند اما هیچگاه به صورت گسترده مورد اقبال قرار نگرفتند. استفاده از چوب به عنوان فریم هیچگاه مورد چالش قرار نگرفته بود تا اینکه شرکت Wilson Sporting Good اولین راکت فلزی محبوب خود با نام T۲۰۰۰ را به بازار عرضه کرد. این راکت که بسیار قویتر و سبکتر از راکت چوبی بود، به فروش بالایی دست پیدا کرد و جیمی کانرز مشهورترین تنیسوری بود که از این راکت استفاده کرد و در اکثر رقابت‌ها معتبر دهه ۷۰ میلادی از آن استفاده کرد.
در سال ۱۹۷۶، هاوارد هد (Howard Head) با همکاری برند Prince اولین راکت سایز بزرگ را با نام تجاری Prince Classic به بازار معرفی کرد و به محبوبیت گسترده‌ای نیز دست پیدا کرد. برند آمریکایی Weed نیز از قافله عقب نماند و راکت سایز بزرگ خود را در سال ۱۹۷۵ به بازار عرضه کرد. راکت‌های شرکت Weed هیچگاه به موفقیت نرسیدند اما Prince Classic و برادر گرانقیمتش Prince Pro، به فروش استثنایی دست پیدا کردند. جنس بدنه هر دوی این راکت‌ها از آلومینیوم بود و سطح مقطع سر آنها نیز ۵۰ درصد از سایز استاندارد راکت‌های چوبی بزرگتر بود.
اندازه بزرگ این راکت‌ها، وزن سبکشان و سطح مقطع وسیع برای زدن ضربه و البته قدرت زیادشان باعث شد که ورزش تنیس برای بازیکنان متوسط و مبتدی نیز آسانتر شود اما برای بازیکنان قدرتمند و حرفه‌ای، ترکیب انعطاف‌پذیری و قدرت در فریم‌ها منجر به غیر‌قابل‌پیش‌بینی بودن زیاد ضربه‌ها شد به نحوی که دقیقاً نمی‌توانستند تعیین کنند که توپ در چه محلی فرود خواهد آمد. ضربه‌های سنگین و خارج از محوطه مرکزی زمین در یک لحظه ساختار آلومینیومی راکت‌ها را تغییر می‌دادند و همین امر باعث تغییر مسیر توپ به یک نقطه دیگر می‌شد.

 

گرافیت و کامپوزیت

مشکلی که فریم‌های آلومینیومی در ضربه‌های سنگین ایجاد می‌کردند باعث این شد که بازیکنان حرفه‌ای به یک جنس فریم سخت‌تر نیاز پیدا کنند. بهترین ماده‌ای که تا آن زمان برای این منظور به اثبات رسیده بود ترکیب فیبرهای کربنی و رزین پلاستیک با یکدیگر بود. این ماده جدید نام «گرافیت» به خود گرفت هر چند این گرافیت آن گرافیتی نبود که شما در نوک مداد یا روان‌کننده‌های ترمز دیده بودید. سازندگان بزرگ راکت سریعاً از این ماده جدید در محصولاتشان بهره بردند. تا سال ۱۹۸۰، راکت‌ها به دو دسته مشخص تقسیم‌بندی می‌شدند: راکت‌های ارزان که از آلومینیوم ساخته شده بودند و راکت‌های گرانقیمت که از گرافیت یا یک کامپوزیت درست شده بودند. از آن زمان به بعد به هیچ‌وجه از چوب برای ساخت راکت‌ها استفاده نشد – مگر در راکت‌هایی که کاربرد تزئینی داشته و ارزش کلکسیونی داشتند.
دو خصوصیت اصلی در ساختار راکت، سختی و وزن سبک آن است. گرافیت همچنان گزینه اصلی برای ساخت راکت‌های سخت است و تکنولوژی افزودن سختی به راکت‌ها بدون اینکه وزنشان تغییر کند همچنان در حال توسعه است. شاید معروفترین راکت‌های گرافیتی ابتدایی، مدل Dunlop Max ۲۰۰G بودند که توسط جان مک‌انرو و استفی گراف مورد استفاده قرار گرفتند. وزن این راکت در سال ۱۹۸۰، ۳۵۰ گرم بود. در طول این سال‌ها، وزن متوسط راکت‌ها به حدود ۲۹۰ گرم تقلیل پیدا کرده است؛ حتی برخی از راکت‌ها وزنی حدود ۱۹۰ گرم دارند. مواد جدید نظیر سرامیک، فایبرگلاس، بور، تیتانیوم، کولار و Twaron همواره در ساخت راکت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند و در اکثر مواقع نیز به صورت ترکیبی از آنها استفاده می‌شود.
در سال ۱۹۸۷، Wilson ایده افزایش سختی راکت را بدون پیداکردن ماده سخت‌تر مطرح کرد. راکت‌های Profile شرکت Wilson اولین سری از راکت‌های با «بدنه پهن» بودند. خیلی عجیب است که در گذشته هیچکس به فکر این نیافتاده بود که ضخامت فریم را در طول راکت افزایش دهد تا با این کار مقاومت ضربه توپ نیز بیشتر شود. Profile را شاید بتوان غول راکت‌ها نامید زیر با فریم ۳۹ میلیمتری در قسمت میانه راکت، ضخامت آن بیش از دو برابر فریم راکت‌های چوبی کلاسیک بود. تا اواسط دهه ۹۰ میلادی، چنین عرض بزرگی در راکت‌ها منسوخ شد اما ابتکار بدنه پهن در راکت‌ها همچنان ادامه پیدا کرد: اکثر فریم‌هایی که امروزه به فروش می‌رسند پهن‌تر از راکت‌های استانداردی هستند که پیش از این نوآوری تولید می‌شدند.
یکی از دلایل اصلی شکست بازار تنیس، موفقیت محصولات آن است. برخلاف راکت‌های چوبی که در ترک می‌خوردند، شکسته می‌شدند و در طول زمان فرسوده می‌شدند، راکت‌های گرافیتی می‌توانند سالیان متمادی بدون هیچگونه تغییر در عملکرد به کار خود ادامه دهند. یک راکت گرافیتی با عمر ده سال می‌تواند به خوبی یک راکت نو کار کند. همین امر باعث می‌شود که صاحب آن انگیزه کمی برای خرید یک راکت جدید داشته باشد. شرکت‌های سازنده راکت با یک سری نوآوری به مقابله با این مشکل رفته‌اند. برخی از این ابتکارات که بیشتر نقش مشوق برای تعویض راکت‌ها دارند، افزایش اندازه راکت، فریم پهنتر و وزن سبک‌تر آنهاست. نوآوری‌های دیگر نظیر تعادل بسیار بالا در سرهای سنگین که در راکت‌های مدل Hammer شرکت Wilson دیده می‌شود، و یا طول اضافی‌تر که برای اولین بار توسط Dunlop ارائه شد، از مقبولیت کمتری برخوردارند.

و اما سوال اینجاست که قدم بعدی چه خواهد بود؟ نظرتان راجع به راکت‌های الکترونیکی چیست؟ شرکت Head ایده راکتی را مطرح کرد که از تکنولوژی پیزوالکتریک (اثر فشار برقی) استفاده می‌کند. مواد پیزوالکتریک لرزش یا حرکت را به انرژی الکتریکی تبدیل می‌کنند و بالعکس. راکت‌های جدید Head، لرزش حاصل از برخورد توپ به راکت را دریافت کرده و آنرا به انرژی الکتریکی تبدیل می‌کنند. مدار الکتریکی موجود در دسته راکت، انرژی الکتریکی را تقویت کرده و آنرا به سمت کامپوزیت‌های سرامیکی پیزوالکتریکی موجود در فریم ارسال می‌کند که این امر باعث سخت‌شدن آن مواد می‌شود.
شاید راهبان فرانسوی قرون وسطی، با دیدن این همه پیشرفت در دم جان دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *