آنچه که شما از راجر فدرر ،نواک جوکوویچ و رافائل نادال در تلویزیون نمی‌بینید

این مطلب، خاطراتی جالب از حضور مایکل گراهام، مفسر مشهور ورزش تنیس در حین برگزاری مسابقات فینال‌های لندن و توجه ویژۀ او به سه بازیکن نامی حاضر در این رقابت‌ها یعنی راجر فدرر ، نواک جوکوویچ و رافائل نادال است که از زبان او به رشتۀ تحریر درآمده است.

خاطرات جالبی از راجر فدرر ، نواک جوکوویچ و رافائل نادال

راجر فدرر ، نواک جوکوویچ و رافائل نادال از برترین تنیسورهای عصر کنونی و تاریخ جهان به شمار می‌آیند که به سبب کثرت جام‌هایی که این سه بازیکن بزرگ به ارمغان آورده‌اند، در دنیای تنیس به “بیگ تری” شهرت یافته‌اند. اما آیا گیرنده‌های تلویزیونی می‌توانند چهرۀ واقعی این قهرمانان رشتۀ تنیس را به خوبی نشان دهند؟ برای پاسخ به این پرسش، مایکل گراهام در طول برگزاری مسابقات فینال‌های لندن سفری به این شهر و استادیوم O۲ آرنا داشت تا خود با چند و چون این قضیه آشنا گردد. گراهام از سفر خود این چنین می‌گوید که اگر امسال نمی‌توانست در لندن حضور یابد، خودش را به هیچ وجه نمی‌بخشید. شما در لندن می‌خواهید بهترین‌های جهان را ببینید. پس برای دیدن آن‌ها بلیت استادیوم، بلیت قطار، هزینۀ هتل و دیگر مسائل را متقبل می‌شوید که در پایان روز بتوانید این سه نفر را در لندن ببینید.

ستاره‌ها به صف می‌شوند

با مشخص شدن هشت تنیسور راه‌یافته به تورنمنت لندن، اولین چیزی که برای هر علاقه‌مندی مهم بود، اینکه آیا به‌راستی رافائل نادال می‌تواند در این مسابقات شرکت کند؟ اگر او قادر به حضور در لندن نمی‌شد، بلافاصله روبرتو باوتیستا آگوت به عنوان یار رزرو می‌توانست جای خالی او را پر نماید. رافا در نیمه نهایی مسابقات مسترز پاریس و پیش از بازی مقابل دنیس شاپووالف از ناحیۀ عضلات شکم مصدوم شده بود و دیگر قادر به حضور در برسیِ پاریس نبود. بنابراین حضور ماتادور در لندن در هاله‌ای از ابهام قرار داشت. اما رافا در لندن و در گروه معروف به آندره آغاسی حاضر شد.

به روز مسابقات می‌رسیم، جایی که دومینیک تیم در اینجا درخشش خاصی داشت. او دو ضلع بیگ تری یعنی راجر فدرر و نواک جوکوویچ را در دور گروهی شکست داد و برای اولین بار به مرحلۀ نیمه نهایی این بازی‌ها راه یافت. این بدان معنی بود که حضور من در اینجا مصادف با سومین و آخرین مسابقات دور گروهی شده بود. بازی بسیار حساس و دیدنی بین نواک جوکوویج و راجر فدرر. چند روز قبل از حضورم در لندن، متوجه شده بودم که نادال به طور حتم در این رقابت‌ها شرکت می‌کند، اما باخت بدموقع روز نخست او برابر الکساندر زورف همه چیز را به ضرر او کرده بود. رافا حالا برای صعود مجبور بود تا دو بازی بعدی‌اش را با پیروزی پشت سر بگذارد. بنابراین من به لندن رفته بودم و می‌دانستم که در یک روز می‌توانم مصاف دو افسانه را به تماشا بنشینم. چنین فرصت گران‌بهایی که در طول یکی دو روز بتوانید چنین مسابقات و نبردهای رودرویی را از نزدیک تماشا کنید و به تجزیه و تحلیل بپردازید، کمتر پیش می‌آید. در طول سال، من هر کدام از این سه ضلع بارها مورد تمجید و قدردانی قرار می‌دادم ولی می‌خواستم O۲ آرنا را با ایده‌ای واضح ترک بگویم و بفهمم که دقیقاً وجه تمایز و منحصر‌به‌فرد بودن هر یک از تنیسورها در چه چیزی است.

راجر فدرر نواک جوکوویچ

بزرگترین صحنۀ نمایش

رافائل نادال به زبان ساده، خاص است. هر کاری که او انجام می‌دهد برای شما خاص و چشم‌نواز است. چپ دست افسانه‌ای دنیای تنیس که با هر ضربه زدنش به توپ شما را به وجد می‌آورد. چیزی که در مورد ماتادور جالب‌توجه است، نظم خاص او قبل و در حین برگزاری یک مسابقه است. او روال خاصی، پیش از سرویس‌هایش دارد و بطری‌های نوشیدنی‌اش به طرز دقیقی کنار هم چیده شده‌اند. کل حرکات او در حین بازی و استراحت‌اش موزون بوده و حکم یک صحنۀ نمایش از پیش تعیین شده در یک تئاتر را می‌دهد. بازی نادال و استفانوس به ست سوم کشیده می‌شود و او بلاخره راهی برای پیروزی پیدا می‌کند. صحنه‌های بازی نادال با تنیسور جوان یونانی ما را به یاد فیلم‌ Avengers: Infinity War می‌اندازد. جایی که اسپایدرمن، مرد آهنی و دیگر قهرمانان حاضر مجبور به نبرد با تانوس می‌شوند تا او را به زانو درآورند و این مرا به یاد رافائل نادال می‌انداخت.

بزرگترین منزلت

من اخیراً در مطلبی نوشته بودم که دلیل اصلی که مردم لندن روی خوشی به نواک جوکوویچ نشان نمی‌دهند به خاطر تکبر و غرور بالای اوست که کاملاً با روحیۀ انگلیسی‌ها در تضاد است. اما به واقع آیا می‌توان در تورنمنتی حضور داشت و بازی‌های او را ندید؟ اینکه به تماشای بازی او بنشینید و پس از آن هیچ احساسی نداشته باشید، به شما می‌گویم که این غیر ممکن است. او در سالن مسابقات به گونه‌ای حضور می‌یابد که گویی مالک تام‌الاختیار استادیوم اوست و تماشاگرانی که به نظارۀ بازی او نشستند در حکم میهمان هستند! او با اقتدار در میدان مسابقه شکوه خودش را به نمایش می‌گذارد و در حین مسابقه‌اش با کسی ارتباط برقرار نمی‌کند. در مورد جوکوویچ، امری کاملاً امپریالیستی وجود دارد که شما فقط در حضور او احساسی واقعی، پیدا می‌کنید. اعتماد به نفس جوکوویچ، بزرگترین نقطۀ قوت اوست و گاهاً وقتی مجذوب تماشای بازی‌هایش می‌شوید، این احساس به شما هم انتقال پیدا می‌کند.

بزرگترین جذبه

اوکی، باید اعتراف کنم که از بین این سه مرد بزرگ، راجر فدرر کسی بود که من کمترین علاقه‌ را به او داشتم. او همچنین کسی بود که من انتظار داشتم پایین‌ترین نحوۀ بازی بین بیگ تری را داشته باشد. کیفیت فدرر همیشه بدون تردید بوده، اما با کمال صداقت، من همیشه بازی‌های نادال و جوکوویچ را چشم‌نوازتر از او می‌دیدم. با این حال او در جدال با جوکوویچ در بهترین شرایطش قرار داشت و تماشای او تقریباً شبیه تماشای یک ورزش دیگر بود. همانند تلاقی بین تنیس و ورزشی چون باله. باید اعتراف کنم زمانی که مسابقه به پایان رسید من کاملاً ویران شدم؛ چون می‌خواستم باز هم بیشتر از فدرر ببینم. دوست داشتم تمام شب این مسابقه ادامه داشت و من بازهم شاهد هنرنمایی او می‌بودم. این جذبۀ فوق‌العادۀ راجر فدرر را می‌رساند، حتی بیشتر از رافائل نادل و نواک جوکوویچ.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *