اعتماد بنفس در تنیس – تحلیل تخصصی افول رافائل نادال

در ورزش اعتماد به نفس اولین و با اهمیت ترین فاکتور است. تنیس نیز از این قاعده مستثنی نیست. در مقاله زیر برای شما به تحلیل تخصصی رافائل نادال می پردازیم و اینکه چطور یک قهرمان می تواند از بالاترین جایگاه ها به یکباره افول کند. با ما همراه شوید.

 

یاد بگیرید چگونه اعتماد بنفس در تنیس بر بازی نادال تاثیر گذشته است تا بتوانید نحوه غلبه بر چالش های خود را از سوی یک متخصص مسائل روانی تنیس یاد بگیرید . من مشغول مطالعه کاهش اعتماد بنفس اخیر نادال بوده ام. او می گوید بازی و امادگی بدنی اش خوب است اما او درباره بیشترعصبی شدنش در مسابقات و مزیت هایی که قبلا داشت نگران است . (من او را سرزنش نمی کنم . او پیش تر ضربات فورهند قدرتمندی میزد که معجزه اسا بود و نیاز به بالاترین میزان اعتماد بنفس داشت ) و به همین خاطر او شکست های بدی خورده است .
از انجایی که من این سندروم را در مورد دیگر بازیکنان بزرگ نیز دیده ام ، شروع به تحلیل این موقعیت به شکل زیر کردم . به نظر می رسد که دو نوع مختلف اعتماد بنفس وجود داشته باشد .

اعتماد بنفس ریشه ای و ذاتی

این ویژگی عده ای از افراد است که با ان متولد می شوند یا به شکلی ان را در اوایل زندگی خود بدست اورده اند . (بیشتر ما نیازی به توجه به این نوع اعتمادبنفس نداریم اما مشاهده افرادی که ان را دارا هستند جذاب است). این نابغه ها در سطوح اولیه و عمیق وجود خود احساس می کنند که برنده هستند . و این موضوع حتی در شکست هایشان نیز پایدار است و انها را قادر میسازد تا اکثر رقابت های خود را ببرند مخصوصا انهایی که دشوار است چون انها برای کسب امتیازهای بزرگ امده اند مخصوصا در تورنومنت های مهم . این موضوع سالها ادامه پیدا می کند .

شما می توانید ان را در بازیکنان جوانی که زود درخشیدند ببینید: جیمی کانرز، کریس اورت ، تریسی استین ، بوریس بکر، جان مک انوره، راجر فدرر، اندی رودیک ، سمپراس و دیگر موارد . انها این اعتماد بنفس را دارند و در اولین فرصت خود در گرنداسلم ان را می برند .

اعتماد به نفس در تنیس 2

اعتماد بنفس اکتسابی

این اعتمادبنفسی است که بیشتر ما ان را دارا هستیم و در طول عملکردها موفق بدست می اید . می اید و می رود و به برد و باخت ما بستگی دارد . این چیزی فردی است . ما با بدست اوردن چند پیروزی شروع به ایجاد اعتماد بنفس در خود می کنیم و با با چند شکست شروع به از دست دادن ان می کنیم . این برخلاف اعتمادبنفس ریشه ای است که در برابر شکست ها پایدار بود و عملکرد را برای مدتی بیشتری نگه می داشت . بازیکنان هنوز می توانند با اعتمادبنفس اکتسابی قهرمان شوند اما این کار سریع بدست نمی اید و معمولا نیاز به تلاش و کار فوق العاده بستگی دارد و نیاز دارد که بازیکنان به طور اگاهانه در جهت کنترل احساسات خود بکوشند .

مثال های این بازیکنان عبارتند از : ایوان لندی، استفان امبرگ، مارتینا ناوراتیلوا، و اندی ماری.

سقوط و افول اعتماد بنفس ریشه ای

جالب است که بازیکنان با اعتمادبنقس ذاتی معمولا متوجه می شوند که اعتمادبنفس انها دیرتر در طول حرفه شان از بین می رود . بعضی مواقع این اعتماد بنفس از هم می پاشد و انها نیز مانند ما دچار استرس و اضطراب می شوند . بسیاری از ما فکر می کنیم که قهرمانان بزرگ که تورنمنت های زیاد و رقابت های بسیاری را برده اند فشار چندان زیادی را بعدتر در طول حرفه خود احساس نمی کنند . به هر حال انها توانایی خود را اثبات کرده اند و برنده شدن در تورنمت های اضافی دیگر چندان زحمتی نخواهد داشت .
اما این فکر صحیح نیست . در بعضی مراحل زندگی ، قهرمانان بزرگ شروع به اجرای عملکردی مانند بازیکنان با اعتماد بنفس اکتسابی می کنند. به جای اعتماد بنفس دائمی ، اعتمادبنفس انها می اید و می رود و به عملکرد انها بستگی دارد . انها ویژگی های بد و خوب دارند و باید استرس و اضطراب رنج اور خود را کنترل کنند دقیقا مانند بازیکنانی که دارای اعتمادبنفس ذاتی نیستند . پانچو سگورا زمانی به من گفت :” بچه جان ، وقتی سنت بالاتر برود اول سوی چشمهایت می رود و سپس اعصاب و تحملت”.

من فکر می کنم این موضوع به خاطر چند کاهش کوچک یا حتی جزئی در توانایی جسمی است که با صدمه یا بالا رفتن سن اتفاق می افتد. هم چنین ممکن است با یک عدم شرکت در رقابت ها (نیمکت نشینی) طولانی شروع شود . در هر صورت ، انها به جای کارهای جادویی که انها همیشه روی ان حساب می کردند ، انها متعجب می شوند که چرا نمی توانند ضربه هایی را که به صورت عادی می زده اند تکرار کنند . این ممکن است باعث شوک روحی شود و سپس عدم اطمینان و ترس شروع به پدیدار شدن در ذهن انها می کند .
شما این را در طول حرفه فدرر دیده اید. او دو سال متوالی در برابر جوکوویچ (2010 و 2011 ) مسابقه داد و چون لرزان بود هر دو را باخت . او حتی در مصاحبه های خود پذیرفت که امتیازات زیادی را از دست می دهد( همه ما اینگونه هستیم اما راجر که 17 اسلم را برده است چرا؟) و هم اکنون این موضوع در حال اتفاق افتادن برای نادال است . (شما می توانید مشاهده کنید که این اتفاق برای بازیکنان بزرگ در دیگر ورزشها نیز می افتد مانند تایگر وودز). برای قهرمانانی که همیشه دارای اعتماد بنفس قوی بوده اند و تجربه استرس ها و اضطراب و ترس زیاد را مانند ما نداشته اند، این موضوع بسیار هولناک است.

اما حتی اگر این بازیکنان با استعداد ذاتی ، مقداری از اعتمادبنفس ریشه ای و ذاتی خود که با ان به موفقیت دست می یافته اند را از دست بدهند، باز هم می توانند در رقابت ها برنده شوند. اما باید یک مسیر درست و قوی را برگزینند. سامپراس موفق به انجام این کار شد اما دیر و نادال و فدرر هم ممکن است این کار را در اینده انجام دهند. (متاسفانه برای انها این روزها جوکوویچ در اوج است ).

طبیعت چرخشی اعتماد بنفس در تنیس

اعتماد بنفس چیزی چرخشی است و تمایل دارد تا بر روی خودش استوار باشد چون به صورت گسترده از برنده شدن می اید . این یک انتظار ناخوداگاه از موفقیت است و از انجایی که بیشتر انتظارات ما از تجربیات گذشته می ایند ، بردن در گذشته این توقع را در ما ایجاد می کند که در اینده هم پیروز شویم . واضح است که این چیزی چرخشی است که در ان اعتماد بنفس به شما کمک می کند تا برنده شوید و برنده شدن نیز به شما اعتمادبنفس می دهد و این توضیح می دهد چرا اعتمادبنفس چرخشی است . زمانی که شما برنده می شوید شما اعتمادبنفس بیشتری پیدا می کنید ، بهتر بازی می کنید و چرخه نتایج شما قویتر می شود .

اما عاقبت این روند متوقف می شود . شاید یک خواب کم کیفیت، یک رژیم بد ، از دست دادن انگیزه یا تنها عوامل انسانی باعث شود شما متحمل ضرر شوید و ببازید. در هر تغییری که شما می بازید ، اعتماد بنفس شما کم می شود و چرخه نتایج شما ضعیف می شود و پایین می اید.

این چرخه بارها در دوره زمانی بازی کردن تنیس خود را تکرار می کند و خوب است که این نکته را در زمانی که دچار ضرر و باخت می شوید و اعتماد بنفستان کم می شود به خاطر داشته باشید . این یک امید واقع گرایانه به شما می دهد چون نگرش دراز مدت شما به شما می گوید که مشکل در بازی شما نیست و زمان بالا رفتن و پیروزی عاقبت خواهد امد .

تاثیر اعتماد بنفس برای حرفه ای ها در تور ATP

دوران حرفه ای وینس اسپادی یک مثال دراماتیک را فراهم می کند . او پس از رسیدن به بالاترین رنکینگ خود در ATP یعنی مقام نوزدهم در سال 1999 شروع به باختن در مسابقات کرد و تا انجا اعتماد بنفس خود را از دست داد که رکورد باخت مستقیم در راند اول در تورنمنت ها را شکست و رتبه اش به 233 سقوط کرد . اما اسپادی یک فرد کوشا و سختگیر بود که نگاهش به اینده بود . او به بازی خود ادامه داد و در لیگ های پایین تر بازی کرد تا اعتمادبنفسش برگردد و هر چند مدت زیادی طول کشید اما او عاقبت دوباره به جایگاه حرفه ای خود بازگشت و رنک 18 را در سال 2005 بدست اورد .

اعتمادبنفس موقت هم در تور حرفه ای نقش دارد . بازیکنانی بوده اند که ناگهان بالا رفته اند و به نظر می رسید که کار بزرگی خواهند کرد . ماکروس باغداتیس در 2006 عالی بود . او در مسابقات قهرمانی استرالیا گمنام بود اما تا فینال امد و حتی یک ست را هم از راجر فدرر برد اما در اخر شکست خورد.

پترا کویتووا ، زمانی که در سال 2011 در ویمبلدون و در بازی فینال مقابل ماریا شارا قرار گرفت و او را شکست داد در لبه تبدیل شدن به یک بازیکن برجسته قرار گرفت. متاسفانه ان هفته رویایی دیگر برای پترا تکرار نشد. اما نکته مثبت این مثال ها این است که اگر چه روند عالی موفقیت ،عاقبت نزول می یابد پس بالا هم می رود.

اعتماد به نفس در تنیس 1

چگونه بازیکنان رقابتی و خلاق بر اعتماد بنفس ضعیف غلبه می کنند

همه ما از دوره های زمانی اعتمادبنفس ضعیف غیرقابل اجتناب رنج برده ایم اما عقب نشینی نخواهیم کرد و منتظر بازگشت می مانیم . خوشبختانه گام هایی وجود دارد که می تواند سرعت چیزها را افزایش یابد. شما نیاز خواهید داشت تا انضباط روانی و احساسی را جایگزین اعتمادبنفس گمشده کنید.

این بخاطر اینست که زمانی که شما اعتماد بنفس ندارید تمایل بیشتری برای سریع تر عصبانی شدن و ترسیدن دارد و بیشتر از حالت عادی احساس خفگی می کنید. دانستن و تشخیص اینکه پروسه اعتمادبنفس چرخشی است ، هدف شما باید دوری از حواس پرتی باشد و خود را از راه های زیر نوسازی و تجدید کنید:

1.پیش از مسابقه بیشتر مراقب باشید تا از لحاظ روانی ثبات داشته باشید و خود را فارغ از اتفاقات درون مسابقه ، کنترل شده نگه دارید . منتظر مسابقه نمانید تا این تصمیم را بگیرید چون احساسات هیجانی شما قضاوت شما را غیر قابل اتکا می کند .
2.تنیس با درصد بالا بازی کنید. این یعنی شما باید مسابقه را طول بدهید و سعی نکنید تا حریف خود را به سرعت شکست دهید .

3.یک استراتژی اصطکاکی را در عقب ذهن خود داشته باشید . در نظر بگیرید که حریف را با حفظ انرژی خود و بیرون کشیدن انرژی و خسته کردن روانی او با امیتازهای طولانی و خطای کم از عرصه بدر کنید . کار سختی است و شما بیشتر به خطاها و ضعف های حریف خود وابسته هستید اما این بهتر از انست که بازی تان را ساده بگیرید و تنها به ضربه زدن و امتیاز گیری متکی باشید .

4.با حریف های اسانتر بازی کنید تا چند برد بدست اورید و بازی خود را در عدم فشار زیاد تثبیت کنید.

5.تمرکز خود را از روی بردن مسابقه بوسیله ارام بودن ، تماشای توپ و لذت بردن از تجربه رقابت کاهش دهید .

6.زمان بیشتری را روی اصول پایه ای صرف کنید و تمرین بیشتری انجام دهید.

انجام این کارها بازی شما را قاعده مند می کند و باعث تغییر در شما و افزایش اعتمادبنفس در شما شود .

مورد مطالعاتی- چگونه ضربه ها می توانند بهتر شوند در حالیکه بازی بدتر می شود

اعتماد بنفس در تنیس نقش بسیار مهمی در عملکرد رقابتی دارد. در یک مدت کوتاه حتی از استراتژی هم اثر قوی تری دارد . برای مثال من به یک نوجوان 15 ساله با نام ساندرا در تورنمنت مشاوره می دادم که بسیار از نتایج تورنمنت خود ناراحت بود. او در یک اکادمی تنیس مشغول بود ، روزانه 4 ساعت تمرین می کرد و در باشگاه زمان می گذراند اما با این وجود نتایج و رنک او در سه ماه گذشته بدتر شده بود . ساندرا شجاعتش را از دست داده بود چون می گفت: “تمرین و اموزش جسمانی فقط اوضاعم را بدتر کرده است”. چگونه این ممکن است ؟

 

مسلم است که مشکل اعتمادبنفس است . بازی ساندار بدتر نشده بود. در حقیقت حتی شاید بهتر هم شده بود اما بهبود او توسط اعتمادبنفس پوشانده شده بود و نتایج او منعکس کننده ان بود . مانند همه ما ، سطح مهارت پایه ای بازی ساندارا یک عملکرد از قدرت عادت است . توانایی ساده او در فورهند و بک هند زدن به طور گسترده ای توسط میزان صحیح ضربات او در تمرین ها تعیین می شود . مسلما بر اثر تمرین ها ، عادات او بهتر شده بود اما اعتمادبنفس او ضعیف تر شده بود و این عملکرد او را بسیار بیشتر از بهبود کوتاه مدت تحت تاثیر قرار می داد .

ایا من قادر بودم مشکل کمبود اعتمادبنفس او را حل کنم؟ نه. تنها بردن این کار را می کرد . اما با بدست اوردن پرسپکتیو او قادر بود تا استرس و درد فوری را کاهش دهد. او بیشتر امیدوار شد ، احساساتش را کنترل کرد و سازنده شد. یک ماه بعد وضعیت او تغییر کرد. چندین پیروزی بدست اورد و احساس بهتری پیدا کرد و سال را با رنک بهتر به پایان رساند .

سخن آخر در مورد اعتماد بنفس در تنیس

اعتماد بنفس می تواند 10 تا 15 درصد در عملکرد تفاوت ایجاد کند (این حدس من است) . از سوی دیگر بگذارید ببینیم که چقدر بهبود جریان ما می توانیم از سه ماه تمرین انتظار داشته باشیم . فرض کنید ساندرا 500 فورهند در روز ، شش روز در هفته و برای سیزده هفته می زند. در کل 39000 ضربه می شود . اما ساندارا از 8 سالگی بازی می کند . یعنی اگر روزانه 300 فورهند زده باشد و در هفت سال گذشته تمرین کرده باشد . این معادل عدد 655200 ضربه می شود . سه ماه اضافه تمرین تنها 6 درصد به این تمرینات تکراری اضافه کرد و بهبود در بازی به سادگی بوسیله 15 درصد کاهش عملکرد به علت اعتمادبنفس کم در باتلاق فرو رفت . (از نظر من افزایش قدرت با تکرار و تمرین رابطه خطی ندارد و تمرین های اولیه در افزایش قدرت ضربه موثر هستند تا تمرین های بعدی).

چند عدد نتیجه مثبت برای ساندرا در اینجا اورده شد . اولین این بود که بازی او با تمرین بهبود یافته بود اگر چه او در ان لحظات ان را نمی دید. این به او انگیزه داد تا به تمرین ادامه دهد چون فهمید که تمرین و تکرار بیشتر ضرورتا ضربه ها را بهتر خواهد کرد.

بیشتر بخوانید:

از عرش به فرش؛ داستان فراز و فرود اوژنی بوشار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *