اغلب به دنبال فرمول پیروزی میگردیم اما دانستن فرمول شکست در تنیس و مواردی که میتواند منجر به شکست شوند نیز بسیار مهم و کاربردی هستند. چرا که به محض دیدن این نکات در خود یا در حریفتان متوجه آن میشوید. این موارد کلی هستند و میتواند در رشته های ورزشی دیگر نیز کاربرد داشته باشد.
اما این فرمول چیست؟
نقاط ضعف (شناخته شده) + نقاط قوت حریف (شناخته شده) + موقعیتهای منفی > اعتقادات من برای پیروزی (امید و اعتماد به نفس)
شکست در تنیس
نقاط ضعف: (بازیکن میداند که نقاط ضعفی دارد) نقطه ضعف ها میتوانند واقع بینانه یا غیر واقع بینانه باشند. به عنوان مثال “من به اندازه کافی قد بلندی ندارم و سروهای دومم سرعت کافی را ندارند” مثال یک نقطه ضعف واقع بینانه است اما “تا به حال ۲ خطای دابل در این ست داشتم و حریفم ۳ امتیاز کسب کرده است. نتیجه ۳ به ۲ به نفع حریف شده و از آنجاییکه سروهای دوم من واقعاً مزخرف اند، به احتمال زیاد این گیم را از دست می دهم.” مثالی از قضاوتی غیر واقع بینانه می باشد.
که البته درست نیست. دو خطای دابل در یک ست تنها یک آمار است و قطعاً به این معنا نیست که بقیه ست نیز قرار است به همین منوال بگذرد. اینکه حریف شما ۳ ضربه پیروز داشته است، یک نتیجه احتمالیست وگرنه تمام ضربات او باید به کسب امتیاز ختم میشد نه فقط همان ۳ ضربه. همین نتیجه گیری را میتوان در مورد نقاط قوت نیز داشت: “حریف من سریع است و ضربات فورهند خوبی میزند” نمونه ای از یک استدلال منطقی و “حریفم تمام ضربات کوتاه مرا به خوبی جواب می دهد” نمونه ای از یک استدلال غیر منطقی ست.
اما در مورد موقعیت، قضیه میتواند کاملاً مشکل ساز باشد. چرا که بعد از شروع مسابقه و رویارویی با حریف امیدی در ذهن انسان شکل میگیرد: “اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، میتوانم بازی خوبی داشته باشم و مسلماً حریفم اشتباهاتی مرتکب میشود که فرصت های خوبی را برایم پیش می آورد.”
و به محض آنکه چند اتفاق خلاف انتظار شما پیش رود، مثل خطایی در زدن سرو و پرتاب توپی که شانسی خوب از آب در می آید، فرمول شکست در ذهن بازیکن نقش میبندد. در این لحظه نقط ضعف بازیکن جلوی چشمهایش ظاهر میشود، نقاط قوت حریف شکست ناپذیر به نظر می رسد و موقعیت لحظه ای نیز منفی ست. با این تفاسیر تمام تناسب ها به هم ریخته است و بازیکن دیگر نمی تواند به خود ایمان داشته باشد.
شکست در تنیس بسیاری از بازیکنان در چنین وضعیتی عصبی میشوند. شکست در تنیس اما اگر خوب دقت کنند متوجه میشوند که در پشت تمام آن عصبانیت ها ترسی نهفته است و عصبی شدن تنها نقابی ست بر چهره ترس. ترس از باخت، ترس از مورد انتقاد قرار گرفتن، ترس از رنج کشیدن و احساساتی از این قبیل حقیقت نقابی ست که بر شما غالب شده است.
اما مشکل همینجاست؛ ذهنتان به شما دروغ میگوید. ذهن ذاتاً به پیشگویی و قضاوت تمایل دارد. اطلاعات را از محیط دریافت میکند و تحلیلی منطقی بر اساس آنچه وجود دارد میسازد. “خوب اگر سرو دوم من رو جواب بده و نتونم بگیرمش دیگه هیچ شانسی ندارم.” “نمیتونم از پسش بر بیام من هیچ شانسی در مقابلش ندارم.” “اگر همینطوری من رو از این طرف به اون طرف زمین بکشونه نمیتونم دو یا ست ست رو به همین منوال مقاومت کنم.”
این دقیقاً کاری ست که ذهن شما انجام میدهد یعنی بخش کوچکی از اطلاعات را تا بینهایت گسترش میدهد. اگر موقعیتی رخ دهد از دید ذهن ما، این موقعیت تمام چیزیست که میتواند اتفاق بیافتد. اما باید بتوانیم افکار خود را کنترل کنیم. موافقید؟
شکست در تنیس بازی تنیس، ریاضی یا فیزیک نیست که با منطق جور باشد. اگر اتفاقی بیافتد هیچ دلیلی ندارد که بقیه بازی هم به همان شکل ادامه پیدا کند. اگر خود را محدود نکنید هر اتفاقی ممکن میتواند رخ دهد. در طول بازی لحظات زیادی را با احساسات متفاوت میتوانید تجربه کنید، کم شدن تمرکز، عصبانیت، شوک، خشم، خوش شانسی ها و بدبیاری ها همه اتفاقاتی هستند که میتوانند برروی مسابقه تاثیر گذار باشند. هیچ نتیجه ای قطعی نیست. اگر یکبار مرتکب خطای دابل شدید هیچ دلیلی وجود ندارد که درصد احتمال ارتکاب این خطا بالا رفته باشد. تنها پل میان اتفاقات گذشته و آینده ذهن ماست هیچ دلیلی وجود ندارد که اتفاقات گذشته تکرار شوند مگر آنکه ذهنتان این اجازه را بدهد.
اما راه حل؛ ذهنتان را از افکار منفی پاک کنید و آن را دوباره برنامه ریزی کنید. درست است که باید حواستان به محیط اطراف و اتفاق ها باشد، اما قرار نیست تنها نتیجه های منفی احتمالی را ببینید. از اتفاقاتی که در طول مسابقه می افتد درس بگیرید و بازخورد اقداماتتان را بررسی کنید اما بر اساس احساساتتان نتیجه گیری، و آن نتیجه گیری ها را حکم مسلم نکنید. همه چیز فقط و فقط احتمال است.
همه چیز را عمومیت نبخشید. ممکن است بازی پایان شگفت انگیز و قهرمانانه ای داشته باشد. اگر تصور کنید که مسابقه ای را نمی توانید برنده شوید انگیزه و تلاشتان کم میشود ومسلماً در چنین شرایطی نمیتوانید برنده بازی باشید. این همان پیش بینی ذهن شماست…
هرچه اعتماد به نفس یک بازیکن بیشتر باشد، بیشتر هم میتواند در برابر موقعیت های سخت دوام بیاورد. اما اعتماد به نفس راه حل نهایی نیست. اعتماد به نفس بر اساس اعتقادات شکل میگیرد که ثبات چندانی هم ندارد و برای اغلب بازیکنان حتی بازیکنان حرفه ای دائمی نیست. چیزی که واقعاً به آن نیاز دارید، دسته بندی و قبول خصوصیات خود و اتفاقاتی که رخ داده است.
وقتی بازی می کنید، باید تمام وقایع را بتوانید قبول کنید یا حداقل تمام تلاشتان را بکنید تا وقایع را بپذیرید و به بازی ادامه دهید. آینده را نمیتوانید پیش بینی کنید. تمام آنچه از آینده وجود دارد همان است که در ذهنتان شکل گرفته. وقتی میتوانید آینده را بسازید که در حال زندگی کنید.
این تنها نقطه قدرت و تنها چیزیست که میتوانیم کنترل آن را به دست بگیریم و با اینحال قطعی نیست. ما فقط میتوانیم اقدامات خود (بازی بک هند خوب داشته باشیم، ضربات را قاطعانه بزنیم، دلیرانه بازی را پیش ببریم و …) و نه نتایج را تحت کنترل بگیریم. نمیتوان به قطعیت گفت که بازی آسانی خواهیم داشت، ممکن است گاهی آن روی سکه را نیز ببینیم.
موارد این مقاله را به خاطر بسپارید، بهترین خود باشید و تا جایی که میتوانید پیروز باشید. پذیرش تنها راه رسیدن به تمام آنچه میخواهید است، پذیرش خود و تمام اتفاقات کمکتان میکند تا بدون دخالت فراز و نشیب های احساسی بهترین بازی خود را ارائه دهید. وقتی بتوانید قابلیت پذیرش را در خود ایجاد کنید، میتوانید به جای آنکه حوادث و احساسات منفی را مانعی بر سر راه خود ببینید آن ها را به سادگی تبدیل به راهی برای رسیدن به قله موفقیت خود کنید و آزادی عملکرد را تجربه کنید.